اما به اعتقاد دکتر احمد میرعابدینی فوتبال را میتوان به یک آیین هم تشبیه کرد. او قرار است در اولین نشست علمی مرکز مطالعات و پژوهشهای رسانهای مؤسسه همشهری سخنرانی کند.
به نظر او فوتبال به عنوان یک آیین، نقشهای متعدد و متفاوتی ایفا میکند، که زمینهسازی برای ایجاد اجماع در مورد جهانیسازی از آن جمله است. دین آئین جهانیگرایی با دو گرایش عمده آن یعنی پروژه جهانیسازی و فرایند جهانی شدن را گسترش میدهد و ابعاد تازهای برای خود و آنها میآفریند. فوتبال، به یاری فناوریهای جدید ، بویژه اینترنت و تلویزیون و در چارچوب صنایع سرگرمی، به شکلی آئینی بیشترین مردمان سراسر جهان را وارد عصر جهانیسازی میکند.
تردیدی وجود ندارد که صرف نظر از عامل فنی و ورزشی عاملهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و روانی در عملکرد تیم فوتبال ملی ایران در جام جهانی 2006 آلمان تاثیر داشتهاست.
دکتر رحمتی در ادامه با موضوع « آسیبشناسی اجتماعی و فرهنگی رسانههای ورزشی» در نشست «... جام جهانی، و اما بعد...» سخنرانی خواهد کرد. و در آن مجال کوتاه سعی خواهد کرد تا با تأکید بر برخورد رسانهها با تیم ملی فوتبال ایران از منظر آسیبشناسی اجتماعی به تحلیل عملکرد این تیم بپردازد.
دکتر سید محمد دادگران استاد دانشگاه مقاله خود را در مورد « پیچیدگیهای روانی اجتماعی فوتبال رسانهای» ارایه خواهد کرد. از نظر او فوتبال رسانهای از نظر علم نشانهشناسی به عنوان مجموعهای از علائم با تأکید بر مجموعههای مختلف نشانهها ( لباسهای بازیکنان، داوران بازی ، تشویقکنندگان و تماشاگران، نشانهها و علائم زمین بازی با رنگهای بشدت قابل توجه) است که بر هیجانهای حادثه میافزاید.
او میگوید :از دیدگاه انتقادی فوتبال رسانهای وسیلهای برای پر کردن اوقات فراغت، رفتار بازیکنان به عنوان کالا در زیر سلطه رسانههای انحصاری و صنعت تبلیغات در جهان به ظاهر متحد است. این پدیده روانی – اجتماعی با وانماییهایی غیر واقعانه میتواند دغدغهها و چالشهای گوناگونی در جامعه ایجاد کند و از این طریق انسجام اجتماعی را در خطری جدی قراردهد، بدون اینکه آگاهی لازم و تحلیل دقیقی از وضعیت فوتبال سرزمین ما ارائه کند.
در این نشست دکتر قاسمی با موضوع «فوتبال و رسانههای همگانی» سخنرانی خواهد کرد به اعتقاد او فوتبال پدیدهای سیاسی شدهایاست که به حوزه فعالیتهای فرهنگی – تفریحی وارد شدهاست. از میان رسانههای گوناگونی که به فوتبال میپردازند، تمرکز بر مطبوعات و رادیو وتلویزیون ضروریاست، زیرا این نهادها در تماس آنی یا مستمر با اکثریت افراد جامعه هستند.
دکتر قاسمی میگوید: در جامعه ما ، در غیاب تنوع کافی تولیدات سرگرمی برای پرکردن اوقات فراغت توجه فراگیر به تلویزیون ( رسانهای که ارزان و بیدرد سر است) به همراه جاذبههای فوتبال، تماشای جام جهانی را به یکی از مصارف فرهنگی مهم ( بویژه در میان نوجوانان وجوانان) برای گذران ایام فراغت تبدیل کردهاست. فعالیتهای فراغتی با ایجاد فضای عمومی و پیوند میان افراد مختلف از حوزههای متنوع را ممکن میکند به این ترتیب، رسانهها با پرداختن به جام جهانی گامی در راه ایفای کارکردهای مختلف بر میدارند.
دکتر عبدالله گیویان نیز به خصلتهای آیینی فوتبال میپردازد. او با موضوع« یک آیین جهانی و چندین آیین محلی» با مروری بر خصلتهای آیین ( Ritual) به ذکر ویژگیهای مهم فعالیتهای آیینی اشاره خواهد کرد.
او میگوید: فوتبال که برخی آنرا به عنوان دین دنیای مدرن معرفی کردهاند، یک آیین و جام جهانی آیینی جهانی دیده میشود که در آن، فضای کره خاک به شیوهای نمادین نشانهگذاری میشود. در این آیین جهانی، سهم هر ملتی ، به شیوهای متأثر از منافع برگزارکنندگان آن، کنار جام گذاشته میشود. از اهداف و نتایج این آیین جهانی، یکسانسازی شیوههای فهم و ابراز خود در میان شهروندان جهانی و پذیرش اسطوره سلطه و ثبات در سطح جهانی است که دریک دوره تناوبی 4ساله ، یک ماه را صرف زیارتی همه جانبه و گسترده میکند.
به اعتقاد این استاد دانشگاه علیرغم سیطره رسانهای جام جهانی بر سپهر اندیشه و تفکر مردمان جهان ، ملتهای مختلف به شیوههای بومی بر شکست یا پیروزی تیمهای ملی خود میگریند یا دست افشانی میکنند. در این تقابل، آمال و آرزوهای محلی سرچشمه هویتی آیینی میشوند که در برابر هویت یکپارچه جهانی قرار میگیرد. به عبارت دیگر ، آیینهای محلی، آیینهای مقاومت در برابر تلاش فراگیر برای هدم و حذف هویتهای محلی در قالب توهم آیین جام جهانیاست.
پرسشی که مقاله دکتر گیویان مطرح و برای پاسخگویی به آن تلاش میکند عبارت است از : نظام رسانهای کشور تا چه اندازه مخاطبان خود را از ذات این آیین آگاه کردهاست و تا چه حد آنان را نسبت به عواقب این آیین مطلع کردهاست؟
یکی دیگر از سخنرانان دکتر نعمتالله فاضلیاست. «بازنمای فوتبال یا واقعیت نگاهی مردمنگارانه به تماشای فوتبال» موضوع سخنرانی اوست. در این مقاله وی به پدیدهای به نام فوتبال رسانهای میپردازد. رسانهای شدن فوتبال باعث تغییر فوتبال از یک امر ورزشی به یک امر اجتماعی باابعاد مختلف میشود. برخی از این ابعاد عبارتند از تودهگیر شدن، مجازی شدن، ایدئو لوژیک شدن، کالایی شدن و جهانی شدن.
مقاله دکتر فاضلی در صدد تبیین فرآیند رسانهای شدن و پیامدهای آن است. هدف اصلی، در این مقاله تحلیل « بازنمای فوتبال » و نه خود فوتبال، توسط رسانهها و نحوه تفسیر و تأویل این بازنما در ذهن تماشاگران و مخاطبان رسانه است. این مقاله معتقد است که توجه به چند فرآیند رسانهایسازی، سادهسازی، مجازیسازی، تودهسازی، ایدئولوژیسازی و کالاییسازی فوتبال برای تمایز قائل شدن بین فوتبال به عنوان یک فعالیت و فوتبال به عنوان امری رسانهای شده ، ضروری است.
اما کارکردهای اجتماعی فوتبال با تکیه بر زن و خانواده در ایران هم از جانب نسترن سبزه کار ارائه می شود .
این مقاله به بررسی کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ورزش فوتبال با توجه و تأکید بر جامعه ایران و بخصوص زن و خانواده می پردازد. منظور از ”کارکرد“ در این مقاله پیامدها، آثار و نقشی است که فوتبال در کلیت نظام و شرایط اجتماعی معین ایفا می کند. مفروض بنیادین ما در اینجا این است که فوتبال جزئی از نظام اجتماعی و وابسته ”بستر اجتماعی-فرهنگی“ معین می باشد، در نتیجه متأثر از آن بستر اجتماعی فهم و تفسیر می شود و متناسب با آن شرایط تأثیر می گذارد. فوتبال یک ورزش مدرن است و در شرایط جامعه مدرن پدید آمده است و خاستگاه اروپایی و غربی دارد. اما در طی قرن بیست این ورزش به سرعت جهان گستر شد و به مثابه ”ورزش جهانی“ به تمام کشورهای جهان راه پیدا کرد.
از این منظر فوتبال ”کالایی مدرن“ مانند دیگر محصولات صنتعتی، اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و اقتصادی مدرنیته بود. مدرنیته نیز اغلب توسط نظریه پردازانی مانند وبر، مارکس، دورکیم و زیمل با شاخص های عقلانی شدن، شهرنشینی، دموکراتیک شدن، بوروکراتیک شدن، تفکیک پذیری نهادی و رشد فردگرایی شناخته می شود.
فوتبال از این منظر ورزشی است عقلانی و دموکراتیک که متناسب روحیات شهروند جامعه شهری شده نوین و در درون یک نظام سازمانی بوروکراتیک شکل گرفته و گسترش یافته است. فوتبال به مثابه ورزش انسان جامعه مدرن لاجرم باید پاسخگوی نیازهای جامعه و انسان مدرن باشد. درک فوتبال از این منظر مستلزم درک مدرنیته و جامعه مدرن است. کارکردهای فوتبال را نمی توان بدون درک نیازها و الزامات نهادی جامعه مدرن شناخت.
با توجه به چارچوب نظری فوق می توان کارکردهای فوتبال در جامعه مدرن را از یک سو به نیاز نظام سرمایه داری که شکل جهانی غالب اقتصاد مدرن بوده است دانست، و از سوی دیگر با در نظر گرفتن ساختار فرهنگ مدرن و نیازهای خاص آن این کارکردها را شناسایی کرد. اما فوتبال در کشورهای غیر غربی - یعنی کشورهایی که فوتبال به آنها انتقال داده شده است و ریشه ای در ساختار اجتماعی آنها ندارد - سرنوشت نسبتآ متفاوتی دارد.
در این مقاله با تکیه بر تجربیات زیسته ام از تماشای فوتبال و مشاهده رفتار تماشاگران این بازی و واکنش گروه های اجتماعی مختلف مانند زنان، کودکان و خانواده ها درصدد بیان تأثیرات، پیامدها و نقش های فوتبال در ایران هستم. به اعتقاد من فوتبال به مثابه نوعی ورزش رسانه ای شده کارکردهای زیر در جامعه ایران را دارد:
- کارکرد های فرهنگی مانند سرگرم سازی و تفنن
- کارکرد های نشانه شناختی مانند مدرن بودن
- کارکرد های روان شناختی ابراز هیجانات
- کارکرد های اقتصادی مانند کالایی و تجاری شدن فوتبال
- کارکردهای اجتماعی مانند تحرک طبقاتی
- کارکردهای سیاسی مانند تلقی های ایدئولوژیک و هویتی از تیم ها و مسابقات
- کارکرد های سلامتی و بهداشت